English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
monopoly U امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopolies U امتیاز انحصاری کالای انحصاری
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
damage area U منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area U منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout U منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia U منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
area oriented U بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area U منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> U منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
remote U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
remotest U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area U منطقه گذار منطقه پایاب
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
ranging U تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
axial route U مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
demolition target U منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser U فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
monopolistic U انحصاری
exclusive U انحصاری
sole right U حق انحصاری
patents U انحصاری
patent U انحصاری
patenting U انحصاری
patented U انحصاری
soles U انحصاری
merest U انحصاری
mere U انحصاری
sole U انحصاری
monopoly power U قدرت انحصاری
monopoly price U قیمت انحصاری
monopoly bank U بانک انحصاری
patent U دارای حق انحصاری
monopoly position U موقعیت انحصاری
monopoly management U مدیریت انحصاری
monopolistic competition U رقابت انحصاری
monopolist U سیاست انحصاری
exclusive or U یای انحصاری
monopoly restriction U محدودیت انحصاری
soles U تنها انحصاری
market trust U بازار انحصاری
sole U تنها انحصاری
monopoly output U تولید انحصاری
sole agent U نماینده انحصاری
patents U دارای حق انحصاری
patented U دارای حق انحصاری
preemptive U قبضهای انحصاری
patenting U دارای حق انحصاری
restricted U مقیدالتداول انحصاری
demolition guard U نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
exclusive or element U عنصر یای انحصاری
patent right U حق انحصاری ثبت شده
sole arbitrator U حکم یا داور انحصاری
exclusive or cate U دریچه یای انحصاری
exclusive or gate U دریچه یای انحصاری
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
patenting U انحصاری به ثبت رساندن
patents U انحصاری به ثبت رساندن
theory of monoplistic competition U نظریه رقابت انحصاری
fixed stock U مالک انحصاری سهام
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
oligapoly U فروش نیمه انحصاری
sole distributor contract U قرارداد توزیع انحصاری
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
oligopsony U خرید نیمه انحصاری
patented U انحصاری به ثبت رساندن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
patent U انحصاری به ثبت رساندن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
sole selling right U حقوق فروش انحصاری
exjunction gate U دریچه یای انحصاری
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
patent law U قانون ثبت انحصاری اختراعات
monopolization U گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
exclusive nor gate U دریچه نقیض یای انحصاری
sole tenant U مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
patent U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patents U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patents U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patented U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patenting U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
free fishery U حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
intersectional service U قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
countervailing power U مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
copyrights U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
area of operational interest U منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
economy U اقتصادی
economic U اقتصادی
economies U اقتصادی
socio economic U اقتصادی
economical U اقتصادی
enterprises U بنگاه اقتصادی
economic stringency U محدودیت اقتصادی
enterprises U تشکیلات اقتصادی
enterprise U موسسه اقتصادی
enterprise U بنگاه اقتصادی
economic conflict U تضاد اقتصادی
economic constraint U محدودیت اقتصادی
enterprise U تشکیلات اقتصادی
autarky U بی نیازی اقتصادی
economic council U شورای اقتصادی
economic doctrines U اموزههای اقتصادی
economic disincentives U بازدارندههای اقتصادی
diseconomy U فقر اقتصادی
schools of economics U مکتبهای اقتصادی
economic crisis U بحران اقتصادی
economic development U توسعه اقتصادی
economic decisions U تصمیمات اقتصادی
economic depression U بحران اقتصادی
autarky U استقلال اقتصادی
economic doctrines U دکترین اقتصادی
enterprises U موسسه اقتصادی
shortcut U طریقه اقتصادی
socioeconomic U اجتماعی- اقتصادی
concerns U واحد اقتصادی
recession U بحران اقتصادی
recession U رکود اقتصادی
concern U واحد اقتصادی
recessions U بحران اقتصادی
recessions U رکود اقتصادی
economic cost U هزینه اقتصادی
business cycle U دور اقتصادی
boom U جهش اقتصادی
blockading U محاصره اقتصادی
blockades U محاصره اقتصادی
blockaded U محاصره اقتصادی
economic analysis U تحلیل اقتصادی
economic commission U هیئت اقتصادی
downturn U رکود اقتصادی
downturns U رکود اقتصادی
uneconomical U غیر اقتصادی
economic classes U طبقات اقتصادی
economic choice U انتخاب اقتصادی
economic behaviour U کردار اقتصادی
economic appraisal U ارزیابی اقتصادی
economically U از دیدگاه اقتصادی
venture U فعالیت اقتصادی
ventured U فعالیت اقتصادی
ventures U فعالیت اقتصادی
venturing U فعالیت اقتصادی
blockade U محاصره اقتصادی
economic paradoxes U تناقضات اقتصادی
economic prosperity U رونق اقتصادی
economic prosprity U رونق اقتصادی
economic recession U رکود اقتصادی
economic reconstruction U تجدیدساخت اقتصادی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com